سه‌شنبه، مهر ۰۵، ۱۳۹۰

سی سالگی


سی ساله شده است


می گوید سی سالگی و تجربه های آن، از سی سالگی می گوید وقتی یکی از سفره ات رفته باشد، یکی که نتواند به عروسی فرزندش برود، یکی که اعدام شود


سی ساله شده ای و من همه اش یاد تو که آمدی گوشه سلول نشستی و گفتی که بازجو گفته است تا سی سالگی تو را نگه می دارد و نگه داشته است


یکی می گفت وبلاگ نویسی ببخشی ها اما چس ناله است من گفتم چه ایرادی دارد که بنویسی از یکی که سی ساله شده از اول مهر برای دانشجویان ستاره دار ، که زندگی ما گرچه همینجور آرام می گذرد اما برای یکی اینطور نیست، آرام نیست بی خیال که هر که هرچه می خواهد بگوید مهر رسید و مصطفا نیست تو نیستی و سی ساله شده ای، بازمیگردی دوست من پیش از سی و یک سالگی و ما ....

چهارشنبه، شهریور ۲۳، ۱۳۹۰

تجربه

جالب است جایی باشی که بتوانی بی دغدغه بنویسی
این روزها مشغول کاری هستم که اگر چه در آن تخصص کافی ندارم اما تجربه خوبی برایم می تواند باشد
حالا مشغول تجربه اندوختنم