یکشنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۸۶

یک جورهایی ابتدایی است مانند یک انسان ابتدایی.
چرا باید با این جمله شروع می کردم در حالکیکه قصدم نه نوشتن درباره او و نه چیزی که مربوط به او می شود. گفت باید چیزی بنویسیم و تا آمدم بنویسم دیدم یکی پیش از من آنچه می خواستم بنویسم را نوشته است. همین است که می گویند باید تند بدوی که در این قافله عقب نمانده باشی.
اما دویدن تند دویدن تا آن حد که نگاه به عقب تنها موجب گره خوردگی پا شود برای چه؟
نقشه را که آورد برایش توضیح دادم کجا می تواند ابرها را پیدا کند و کجا آبشاری که گذشتن از آن کمر را خم می کند.
گفت خانم شما اینجا تنهایید نگفتم خوب اگر تنها باشم چه توفیری می کند فقط دستم را نشانه گرفتم به آن سوی تخته سنگ و صدا ، صدای باد و صدای شاعر که می گفت در کوچه باد می آمد.
گفتم حنا عوض شده است دیگر همه چیز برایش واقعی است شاید چون در دنیای واقعی زندگی می کند همانطور که نوشته های خودتان را هم اگر مقایسه کنید می بینید واقعی شده اید اما حالا واقعی چیست این را هم نمی دانم ادامه دادم از اقتصاد و پول و مشکلات اقتصادی و زن همچنان می خواند چه مهربان بودی ای یار ای یگانه ترین یار...
همین جور که اول هم گفتم ابتدایی است حالاتش ابتدایی است از همان اغاز است شیوه ای از گذشته از هزار و چهارصد ساله پیش در حرکاتش است. بی توجه رد می شوم و او همه را به حساب ادب می گذارد.
همزاد

پنجشنبه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۶

goftam beram soraghe gozashte.
yadetoone ma 1 internet group dashtim? hanuzam hast

7,8 ta ham aks unja darim.

kheili khosham umad didameshun.
1 rooz raftim khune salmandan. 2 ta aks az unja tu file darim. yeki koormaz o yeki tenesi. labkhande tenesi be un pirezane kheili zende ast.rooh dare aksesh.

2 ta ham aks darim az un otaghe nazdike aramgah. labkhand hamamun unja kheili vaghie. man sai mikonam kheiil vaghta shad basham hata age zendegi bar vefghe moradam nabashe. ama khande un rooza be nazaram kheili vaghi miad. aslan nemidunam chera, ama fekr mikonam ke man bache budam un moghe ya hamamun bache budim. khande 1 koodak khande ast o geryeash ham gerye ast.chizi beinesh nist. man ino mikham. bayad tamrin konam dobare unjuri sham.

chand shab pish ba 3 ta az doostam dashtim gap mizadim o filmbardari mikardim. gharar shod harki esme 3 nafar o bege ke doost dasht unja bashan un lahze (albate shamele khanevade o doost pesar ya dokhtar nemishod). man nemidunestam bayad chijuri entekhab konam. ama yade khodemun oftadam.

khob,,,, az shoma ha che khabar? chera kamtar az hal o hava e khodemun minevisim? man fekr mikonam in jedi neveshtan o jedi khundan ha mitune az jaii be bad maro az pa bendaze. kami hesi ya asheghane benevisim, chetore?

shad bashid
yale

دوشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۶

16 نفر اعدام شدند.
جبهه مشارکت از پخش فیلم اعترافات انتقاد کرد.
دو عضو حقوقدان شورای نگهبان انتخاب شدند.
ایران از جام ملت های آسیا حذف شد.
گمانم برای یک روز اینهمه کافی است.

یکشنبه، تیر ۳۱، ۱۳۸۶

آینده سیاسی احمدی نژاد در ابهام؟

عملکرد محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران از زمان روی کار آمدن در سوم تیر 1384 از سوی رسانه های خارجی با علاقه دنبال شده است.
ناکامی آقای احمدی نژاد در برآورده کردن شعارهای تبلیغاتی خود مبنی بر بهبود وضعیت اقتصادی کشور و افزایش تنش ها در روابط خارجی ایران، باعث شده تا برخی تحلیلگران نسبت به انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد در انتخابات سال 1388 شانس چندانی قائل نشوند.
گران شدن قیمت کالاهای مصرفی، طرح سهمیه بندی بنزین و افزایش تورم در کنار شدت گرفتن تنش ها بر سر مناقشه هسته ای ایران از جمله دلایل برای روگردانی احتمالی مردم ایران از آقای احمدی نژاد ذکر شده است.
مجله فارین پالیسی و روزنامه گاردین طی نوشته هایی به این موضوع پرداخته اند.
دوماهنامه "فارین پالیسی" (سیاست خارجی) چاپ آمریکا، در گزارشی به قلم مونیکا مجیونی که او را گزارشگر ویژه خاورمیانه ای تلویزیون رای ایتالیا معرفی کرده، نوشته است که رئیس جمهور ایران، سریعا در حال از دست دادن پایگاه خود است.
در این گزارش گفته شده که اوضاع در تهران در حال تغییر است و از زمان انتخاب محمود احمدی نژاد در سال 2005، ایرانیان احساسات ضد و نقیضی نسبت به رئیس جمهور خود داشته اند.
در ابتدا وی باعث کنجکاوی و علاقه مردم بود. انتظارات زیادی از مرد متواضعی وجود داشت که قول اصلاحات اقتصادی، و مبارزه علیه فساد را داده بود.
اما بعد ترس غالب شد، رئیس جمهوری ایران در حال از بین بردن شانس و فرصت مناسبات ایران با جهان بود.
فارین پالیسی در گزارش خود نوشته که امروزه در ایران، خنده، جایگزین ترس شده و نه تنها دانشجویان، بلکه اعضای دولت و حکومت هم به تمسخر رئیس جمهوری می پردازند.
در این گزارش آمده که شوخی ها علیه محمود احمدی نژاد، داستان مردی را بیان می کند که قدرتش همزمان با فروپاشی اقتصاد ایران در حال زوال است. قیمت کالاهای مصرفی افزایش چشمگیری یافته و دولت از مقابله با فقر ناتوان مانده است.
تنها در ماه گذشته، بیش از 50 اقتصاددان ایرانی، نامه سرگشاده ای به رئیس جمهوری نوشتند و از مدیریت اقتصادی دولت وی انتقاد کردند. (محمود احمدی نژاد هفته گذشته جلسه ای با حضور 50 تن از امضا کنندگان نامه مذکور برگزار کرد و با آنان به گفتگو پرداخت.)
فارین پالیسی در گزارش خود نوشته که برای تجمعات عمومی آقای احمدی نژاد، صدها اتوبوس، هوادارانش را از دورترین و فقیرترین مناطق کشور منتقل می کنند.


این گزارش خاطرنشان می کند که بهترین مدرک و شاهد برای کاهش محبوبیت رئیس جمهوری ایران، انتخابات شوراهای شهر و روستا در سال گذشته بود که حامیان محمود احمدی نژاد در آن رای بسیار کمی آوردند.
این گزارشگر همچنین مدعی شده که با این شکست شخصی که نصیب آقای احمدی نژاد شد، حمایت از وی در میان قشر قدرتمند سپاه پاسداران کاهش یافته است.
فارین پالیسی خاطرنشان کرده که نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد آینده شغلی آقای احمدی نژاد در خطر است. در تهران گفته می شود که علی لاریجانی خود را آماده دوران پس از احمدی نژاد می کند و محمدباقر قالیباف نیز که در انتخابات دوره پیش از احمدی نژاد شکست خورد، کماکان در میان محافظه کاران و اصلاح طلبان، هوادارانی دارد.
گزارشگر فارین پالیسی در ادامه می گوید که انتخابات مجلس شورای اسلامی که قرار است اسفند امسال برگزار شود، می تواند نقطه عطفی باشد. البته محمود احمدی نژاد در حال حاضر پشتیبانی آیت الله جنتی، دبیر شورای نگهبان را با خود به همراه دارد. این شورا داوطلبان انتخابات را از صافی رد می کند، روش یکنواختی نیز در برابر داوطلبان ندارد و نمی تواند از ورود تمام کاندیداهای اصلاح طلبان و محافظه کار عملگرا به انتخابات جلوگیری کند.
فارین پالیسی می گوید که برخی تحلیلگران بر این باورند که احتمالا آقای احمدی نژاد به دلیل مخالفت های شدید و اوضاع اقتصادی، برای یک دوره دیگر انتخاب نمی شود.
گزارشگر فارین پالیسی مدعی شده که فقط آمریکاست که می تواند محمود احمدی نژاد را از وضعیت فعلی نجات دهد. با کاهش حمایت ها از احمدی نژاد، وی بر میزان رویکردهای ضد آمریکایی خود افزوده است. آمریکا ایران را متهم به کمک به شورشیان عراقی و افغان کرده که ایران چنین اتهامی را رد کرده است.
این گزارش می گوید که در این برهه از زمان، احمدی نژاد به دنبال آن است تا کشورش را در برابر تهدید خارجی متحد کند.
فارین پالیسی نوشته که واشنگتن رسما گفته که مایل به استفاده از دیپلماسی برای حل مناقشه هسته ای ایران است اما فشارهایی بر دولت بوش وارد می شود تا این کشور را به استفاده از زور علیه ایران ترغیب کند.
نویسنده فارین پالیسی در انتهای گزارش خود می گوید که باید در برابر چنین فشارهایی مقاومت کرد، چون اقدام نظامی تنها باعث می شود که آقای احمدی نژاد به آن چه می خواهد دست یابد; امنیت شغلی.
تلاش چنی برای متقاعد کردن بوش
روزنامه گاردین نیز در گزارشی به قلم اوان مک آسکیل و جولیان برگر، نوشته که کفه بحث در کاخ سفید بر سر ایران به سود اقدام نظامی چرخیده است.
گزارشگران گاردین نوشته اند که اگر چه دولت بوش در عراق غرق مشکل است اما کماکان توجه خود را بر روی ایران متمرکز کرده است.
گاردین نوشته به رغم آن که بوش تا 18 ماه دیگر کاخ سفید را ترک می کند اما منابع این روزنامه گفته اند که وی قصد دارد تا کاخ سفید را پس از روشن کردن تکلیف ایران ترک کند.
کاخ سفید، ایران را که نفوذش در خاورمیانه در حال افزایش است، متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای می کند. ایران همچنین متهم به آن است که به بی ثباتی ها در عراق و افغانستان کمک می کند، اتهامی که ایران آن را رد می کند.
به نوشته گاردین، دیک چنی، معاون رئیس جمهوری آمریکا بیشتر ترجیح می دهد تا از تهدید اقدام نظامی علیه ایران استفاده شود. چنین رویکردی با مقاومت و مخالفت کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا و رابرت گیتس، وزیر دفاع روبرو شده است.
گزارشگران گاردین نوشته اند که جورج بوش سال پیش به حمایت از خانم رایس پرداخت که همراه با کشورهای فرانسه، آلمان و بریتانیا رویکرد دیپلماتیک با ایران را دنبال می کرد.
نویسندگان گاردین مدعی شده اند که دیک چنی در ملاقاتی که اخیرا در کاخ سفید با حضور اعضای پنتاگون و وزارت خارجه صورت گرفته، از عدم پیشرفت در مناقشه هسته ای ایران ابراز یاس کرده است.
نیکولاس برنز، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا گفته است که مانورهای دیپلماتیک برای حل مناقشه هسته ای ایران، احتمالا تا ژانویه 2009 ادامه خواهد داشت، امری که از سوی بوش و چنی مورد استقبال قرار نگرفته است.
منابع روزنامه گاردین گفته اند که نه جورج بوش و نه دیک چنی اطمینانی به ساکن بعدی کاخ سفید، فارغ از اینکه متعلق به کدام حزب با شد مقابله با ایران ندارند.
گاردین نوشته که انتظار می رود تصمیم برای اقدام نظامی علیه ایران تا سال آینده گرفته شود و در این مدت وزارت خارجه آمریکا به تلاش های دیپلماتیک خود ادامه می دهد.

جمعه، تیر ۲۹، ۱۳۸۶

داره پرسش نامه رو مرتب م یکنه. کنار من نشسته سیستم کناری. می گه همه دروغ می نویسن نمی دونم چرا یکی از آزار جنسی توسط برادرش می نویسه و در پرسش بعد جواب می ده از همه چیز خونه کاملا راضیه یکی سنش رو کم می نویسه.همه اگه نه اما اکثر کارها به این فرم پیش می ره و .... تحقیق معنایی پیدا نمی کنه. یه بار دروغ گفتم برای انتخابات بود ایستاده بودیم و منتظر مینی بوس که مرد پرسید انتخابات شرکت می کنی و از بی حوصله گی و نگفتن توضیح نگاش کردم و گفتم نه.
همزاد

پنجشنبه، تیر ۲۸، ۱۳۸۶

می گه سخت می گذره وقتی کسی نفهمه چی می گی.
می گه انگا رکه خنگم نمی فهمم چی می گی.
میگه ببخشید بابت... اما جواب که نمی رسه گمون می کنه بخشیده نشده.
می گه گاهی برای آدم فقط یه چیز باقی می مونه و ترس از دست دادن همون یه چیز.
می گه تو راهم و همسفری نیست و می خنده.
می گه صادقانه بگم نه . می گم گاهی از چیزی که بدمون میاد برای اینه که خوشمون میاد.
میگه خوب بخوابم!اینو وقتی میگه که یکی دیگه می گه خوب بخواب پ...
همه اینا تو یه روز می گذره یه روز که همدیگه رو می بینیم. شازده کوچولو و نوبادی و س و م. آ و من و بقیه ای که صداشون شنیده می شه اما نبودن.
همزاد

یکشنبه، تیر ۲۴، ۱۳۸۶

خود را هلاك كردن، خود را به آب‏وآتش زدن براى چيزى نفوذناپذير، يك ايمان ناب است. بدل كردن ديگرى به معمايى حل‏ناشدنى كه زندگى من منوط به آن مى‏شود ديگرى را به مرتبه‏ى خدايى رساندن است؛ من هرگز قصد ندارم معمايى را كه ديگرى براى‏ام مطرح مى‏كند حل كنم: عاشق اوديپ نيست. پس همه‏ى كارى كه بايد بكنم قلب كردن و بدل كردن جهل خود به حقيقت است. اين راست نيست كه هرچه عاشق‏تر باشى بهتر درك مى‏كنى؛ همه‏ى آن‏چه عشق و عاشقى از من مى‏خواهد فقط درك اين حكمت است: ديگرى نشناختنى است؛ ماتى او پرده‏ى ابهامى به‏روى يك راز نيست، بل گواهى است كه در آن بازى بود و نمود هيچ‏جايى ندارد. پس من در مسرت عشق ورزيدن به يك ناشناس غرق مى‏شوم، كسى كه تاابد ناشناس خواهد ماند: سيرى عارفانه: من آن‏چه را نمى‏شناسم مى‏شناسم.
رولان بارت، سخن عاشق (نشر مركز، 1383)، صص. 9-177.
همزاد

چهارشنبه، تیر ۲۰، ۱۳۸۶


بامداد دیروز، عده ای به مناسبت هشتمین سالگرد حرکت اعتراض آمیز دانشجویان، معروف به واقعه هیجدهم تیر در مقابل دانشگاه صنعتی امیرکبیر دست به تحصن زدند که شش نفر از آنان به دست مأموران امنیتی بازداشت شدند.

شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت (طیف علامه) که عمده ترین تشکل دانشجویی در ایران به شمار می رود اعلام کرد که بازداشت شدگان اعضای این شورا هستند و خواستار آزادی آنان شد.

اسامی افراد بازداشت شده در مقابل ورودی دانشگاه صنعتی امیرکبیر از این قرار گزارش شده است: محمد هاشمی، دبیر تشکیلات، مهدی عربشاهی دبیر سیاسی و حنیف یزدانی دبیر فرهنگی و اجتماعی دفتر تحکیم وحدت، علی نیکونسبتی، مسئول روابط عمومی، بهاره هدایت مسئول واحد حقوق بشر و علی وفقی، مسئول واحد مطالعات و تحقیقات این دفتر.

علیرضا جمشیدی، سخنگوی قوه قضائیه ایران در نشست هفتگی خود با خبرنگاران ضمن تأکید بر اینکه بازداشت شدگان دانشجو نبوده اند گفته که علت بازداشت آنان، "شرکت در تجمعات غیرقانونی و تبانی برای اقدامات غیرقانونی و مسائل امنیتی" بوده است.

پیش از ظهر روز گذشته، علاوه بر بازداشت شش نفر از تحصن کنندگان در مقابل دانشگاه صنعتی امیرکبیر، مأموران امنیتی به دفتر سازمان ادوار تحکیم وحدت ایران نیز حمله کردند و علاوه بر بازداشت ده نفر، این دفتر را پلمب کردند.

سازمان ادوار تحکیم وحدت که با نام سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی نیز شناخته می شود از فعالانی تشکیل شده که در زمان دانشجویی عضو دفتر تحکیم وحدت بوده اند.

اسامی بازداشت شدگان در دفتر ادوار نیز از این قرار اعلام شده است: عبدالله مومنی، سخنگو، بهرام فیاضی، مسئول کمیته فرهنگی و حبیب حاجی حیدری، مسئول روابط عمومی و عزت قلندری سرایدار این دفتر.

همچنین، مجتبی بیات، عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، سعید حسین نیا، دبیر تشکیلات انجمن اسلامی دانشگاه زنجان، مسعود حبیبی، عضو دموکراسی خواهان دانشگاه تهران و مرتضی اصلاحچی، عضو شورای تهران تحکیم وحدت نیز از افرادی اند که نام آنان جزو بازداشت شدگان در دفتر ادوار تحکیم وحدت گزارش شده است.

سخنگوی قوه قضائیه علت بازداشت این افراد را نیز همچون شش نفر دیگری اعلام کرده که در مقابل دانشگاه صنعتی امیرکبیر تحصن کرده بودند.

bbc
همين جور که دارم دنبال منبع برای تحقيق های اين ترم می گردم به وبلاگ های ديگر هم سر می زنم. امروز وبلاگ پيام يزدانجو. يه مطلب درباره باتای و يوسا. مطلب جالبيه .

در آخر نويسنده مقاله اشاره می کند که:


نويسندگاني چون يوسا و باتاي استاد دريدن آن حجاب‌هايي هستند كه انسان و جامعه در برابر جنسيت و خشونت مي‌گيرند تا عناصر برسازنده‌ي خود را پنهان كنند. اين دو نشان مي‌دهند كه تنها با رو در رو شدني دردناك و تروماتيك با اين عناصر برسازنده است كه مي‌توان راهي براي رهايي از زخم‌ يافت، نه با پنهان كردن اين زخم

سه‌شنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۶

با هم قدم می زنیم، دست در دست، ساکت، غرق در دنیاهای خودمان، هر کس غرق دنیاهای خود، دست در دست فراموش شده. این طور است که تا حالا دوام آورده ام.امروز عصر هم انگار باز نتیجه می دهد، در آغوشم هستم، من خود را در آغوش گرفته ام، نه چندان با لطافت، اما وفادار. حالا بخواب، گویی زیر آن چراغ قدیمی، به هم ریخته،خسته و کوفته،از این همه حرف زدن، این همه شنیدن،این همه مشقت،این همه بازی."
متن هایی برای هیچ.بکت.
همزاد

دوشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۶

بعد از مدت هانوشتن. آنهم در 18 تیر
گفت چه خبر؟ گفتم خبری نیست مگر ماشین پلیس و طرح امنیت اجتماعی و سنگسار و دانشجویان دانشگاه هنر و دوری و خلاصه اش کنم ملال از اخبار . جز این خبری نیست.
گفت انقلاب که می آیی زیاد نایست که امروز خطرناک است . امروز و دیروز که از میدان رد شدم و هر روز که می آیم و می روم و حتی آنروز در سعادت آباد و ترمینال و همه جا. می دانی نفس حضور خطرناک است
امروز 18 تیر است و یک یادآوری دوباره از آن روزها و روزهایی که منتظریم بیایند و یله که شاید باز بیاید.
همزاد.

سه‌شنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۶

Hi mates

Oh! Mate means friend. This is an English word but typically Australians use it in their everyday conversations for many times.

I am not sure what I will write here. But as nobody has posted anything in this blog recently, I will do it.

Today I was a bit pissed off and not focused so I decided to change something in my mind. I found some books related to mind, the way of thinking and the like. So, I write some sentences and quotes in here. Maybe you will find them interesting and useful.


“Remember, success is a personal choice, and it starts in your thoughts.”
“If you wait for the perfect ideal moment to go for your goal, you may be waiting for ever.”
“Only those who are never free to fail are truly free from failure.”

Last intake I took two subjects at university. For our assignments we made a group of three students. From the first days, I understood that my group members are not hopeful about the assignment and therefore their marks. Moreover, they did not think about their task in a positive way.
The whole intake I was trying to give them hope. I can make some examples:

1)
_ A: when are you coming to university?
_B: I think the rain will stop in few minutes, I will move in few minutes.
_A: no, it won’t stop till one hour.
(The rain stopped raining in three minutes)

2)
Before group presentation

_A: what if that girl asks a question?
_B: oh! I hate her. I hope she won’t ask a question.
_C: come on guys! We are prepared for that and doesn’t matter if she asks question.
(That girl didn’t ask a question)

Anyway, I just want to emphasize how hard it is to work in a group that members of the group are not sure and happy about themselves. I had a hard time while working with them I terms of having guts!

In the related book I am reading, there are some nice examples that I guess you know them:

Unhelpful language
If I finish this book
I will try to learn to speak French
I want to but
I can’t change

Helpful language
When I finish the book
I will learn to speak French
I want to and
I can learn how to change


To be honest, I am tired of writing in finglish and waiting for a Farsi windows which I have no idea how I can find it as well.

If you don’t mind reading in English I will keep continue writing in it.

Cheers,
yale