سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۸۷

امضا

آنچه را سفید می گذاریم، به نوعی امضایش کرده ایم. سفید، امضای آزاد است. آزادیِِ امضا. به تنهایی می ماند. تنهایی امضایی آزاد است، و امضا تنهاست.
آن که امضا می کند تنها نیست. تنهایی امضایی آزاد است، با او نیست. آن که انکار می کند چیزی را، در تایید چیزی هست که در آن لحظه در اوست. وقتی نه ی تو در تو به چیزی آری می گوید، من چیزی را می شنوم که شنوا نیست. من از فهم چیزی می آیم که مفهوم خودش نیست. مثل سفیدی از صفحه. یا صفحه از سفیدی.

(یدا.. رویایی- من گذشته: امضا-ص 64)


همزاد

هیچ نظری موجود نیست: