سه‌شنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۶

چهارشنبه سوری

روزهای پایانی سال هشتاد و شش است. سالی که در آن اتفاق مهمی در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رخ نداد. ریز و درشت رویدادها از مرگ و میرها تا زاد و رودها را می توانیم در ویژه نامه های رنگارنگی که روزنامه ها منتشر کرده اند بخوانیم.
این جا فقط خواستم درد دلی کنم با دوستان معدودی که در این وبلاگ مانده اند. پاینده برای من تنها یک هویت مجازی نبوده و نیست. پاینده همان حوزۀ عمومی است که همیشه از ما دریغ شده است. همان کافۀ کوچک و صمیمی ای که با بهترین دوستان ام در آن، گیرم به طور مجازی، گرد هم می آییم و از روزگار و زمانه درد دل می کنیم. این درد دل ها هم مثل دردهای واقعی زندگی، همه جوره هست، از سیاسی و اجتماعی گرفته تا شخصی و خانوادگی. در پاینده همیشه سعی کرده ام مهمترین های اخبار روزگار را از چشم اندازی شخصی نگاه کنم. مهم ترین ها از نگاه خودم. این باعث می شده تا ضمن تمرین مکالمه، از بهترین دوستان ام در اطلاع باشم و حرف های خوبشان را بخوانم و گوش کنم.
داستان هم از وبلاگی دیگر به نام سوتی نامه شروع شد. آنجا البته شوخی تر از این جا بود، شاید چون زندگی دانشجویی چنین اقتضاء می کرد. اما حالا همه سراغ زندگی خودشان رفته اند و با مشکلات واقعی درگیر شده اند. دیگر دشمن من هویتی انتزاعی به نام استبدادی که نمی دانم کجاست نیست. بلکه خصم امروز من گرانی است، نیروی انتظامی که در خیابان به سر و ریختم گیر می دهد، حماقت کسی است که مطالعه نمی کند و فقط غر می زند و خودم. خودم بزرگترین خصم من شده است. از اینها بگذرم.
در سالی که گذشت خیلی ها خودشان را خوب به نمایش گذاشتند. در این وبلاگ جز معدودی، بقیه دیگر نیستند. راستش بر خلاف نظر دوستی که از این رفتارها دل آزرده شده بود، همیشه می گویم مهم نیست. لابد آن که نمی آید، لزومی نمی بیند که بیاید. شاید اینجا را خسته کننده می بیند. شاید چیزی را که واقعن می جسته، در جای اصلی اش پیدا کرده است. شاید ما چیزی برای دوستی با او نداشته ایم یا بالعکس. مهم نیست. همین که هست برای من کفایت می کند. بقیه با خودش. زمانی فکر می کردم باید مسئول دیگران بود، اما انگار دیگران نمی خواهند. یعنی این ویژگی زمانۀ جدید است که هر کس مسئول خودش است. یوزر و پسورد اینجا دست همه هست. اگر نمی نویسند، لابد حرفی ندارند، لابد... . به من چه که گمانه زنی کنم؟
سال جدید با شکوفه های نو آغاز می شود. شکوفه هایی که از هیچ کس برای روییدن اجازه نمی گیرند و با ضرورت نهفته درکردارشان، آزادی را به نمایش می گذارند. سال نو با گرانی، استبداد سیاسی، انسداد فرهنگی و اشاعۀ فساد آغاز می شود، اما این همه هست و من امیدوارم. سال خوبی داشته باشید دوستان.

با امید
م.آ.

هیچ نظری موجود نیست: