شنبه، خرداد ۲۷، ۱۳۸۵

اینجا ایران است و زنها همه اش در ترس از دست دادن شوهرانشان هستند چون زنی که تنها بماند باید رنج تنها بودن و هر توهینی را بپذیرد.شاید برای همین هم هست که در فیلم چهارشنبه سوری هدیه تهرانی رنج می کشد یا نه حتی زن دوباره با یک ترقه که جلوی پایش می خورد بازمی گردد اما مرد رفته است.شاید چون تنها بودن در ایران واقعا سخت است و همین زنان را وادار می کند که هر زنی را به چشم یک رقیب بنگرند و برای تحقیر این رقیب فرضی هر کلمه ای را در خطاب او به کار ببرند مانند این مورد که زن را جنده خطاب می کند چون از ماشین شوهرش سبقت گرفته و این امر باعث یک جور جلب توجه در شوهرش شده این را در همه جا می شود دید.در فیلم چهارشنبه سوری هدیه تهرانی زن همسایه را با همین نام می خواهد از ساختمان بیرون کند و بعد القاب دیگری مثل جلف بودن،سطحی بودن،کتابخوان نبودن،سیاسی نبودن همه وهمه از ترس ما ناشی می شود شاید چون مردها هم همیشه سعی می کنند نقش حامی را داشته باشند یا یک تکیه گاه که می شود به او از همه چیزهایی که تنها بودن را در جایی مثل ایران را ترسناک می کند پناه برد و بعد زن می داند که ممکن است حضور یک زن زیباتر و جوان تر،سکسی تر همه این چیزها از او بگیرد.همین مسئله موجب می شود دست به فحاشی بزند.چون احساس حقارت می کند و کسی چه میداند که همین زن شبها در بسترش گریه نمی کند. قوی تر بودن همیشه نمی تواند چاره باشد چون زنان در جامعه ما با این ملاک ارزیابی نمی شوند.و وقتی نسبت مردانی که از زن علاوه بر زیبایی و خانواده داری و خانه داری چیز دیگری نمی خواهند را به نسبت مردانی که این چیزها چندان هم برایشان مهم نیست و در برگه ای که جلویش می گذاریم می نویسند ترجیح می دهند زنشان باکره نباشد یا این مسئله برایشان مهم نیست را بسنجیم می بینیم که درصدی شاید بالاتر از 90 درصد مردان را در یک کفه گذاشته ایم. و با این بحران جنسی که در جامعه ما وجود دارد و با قیمتهای پایین مرد می تواند جای همسرش که دیگربرایش تکراری شده را پر کند و از آنسو به علت فقر مادی یا هرچیز دیگر می توان با دختران زیبایی که نه تنشان بوی عرق می دهد و نه شکمشان در اثر زایمان چروک خورده ونه بی حوصله اند یا نمی خواهند در حین سکس از قبض آب و برق و کرایه خانه صحبت کنند مواجه می شویم گاهی به زن حق می دهیم.شاید هم نباید حق داد که خودش را در شوهر و بچه اش خلاصه کرده اما باید قبول کرد که تمام اینها وقت می برد با تلویزیونی که بر نقش زن مطیع و خانه دار تاکید می کند با درصد کم کتابخوانی در میان زنان،با محیط های دانشجویی و بخصوص دانشکده های علو انسانی، که در آن زن از کمترین حرمت انسانی برخودار است و در آن بر زن زیبا و باکره و مومن یا زن زیبا و پولدار یا فقط پولدار برای زندگی آینده تاکید می شودنباید انتظار داشت مشکل به این زودی ها حل شود.
همزاد فروغ

هیچ نظری موجود نیست: