یکشنبه، فروردین ۱۶، ۱۳۸۸

نوروز

بالاخره عید و تعطیلات نوروزی تمام شد- فیلم دیدن، کتاب خواندن، دیدار دوستان ،خانواده، دندان درد و.. چیزهایی بود که نوروز امسال برایم اتفاق افتاد.
Reader، Milk، Before the rain ، Math point، معلم پیانو، سرگذشت عجیب بنجامین باتن و چند فیلم دیگر + سینما رفتن و دیدن فیلم وقتی خواب بودیم بیضایی و بیست کاهانی سهم من از هنر در نوروز بود. بیش از همه Before the rain را دوست داشتم . سرگذشت جنگ های داخلی در آلبانی بود و تقسیم روستا به واسطه مذهب و درگیری ها و عشق قربانی بود چه برای مرد و چه زن که هر دو به دست خویشان خود کشته شدند، دشمن خود بودند ودیگری را دشمن می دانستند.
شاهرود و کوه رفتن با دوستان از برنامه های دیگری بود که علیرغم دردسرها انجام شد و بعد ماند بازدیدهای نوروزی و رفتن به خانه دوستان چه در شاهرود و چه در تهران..
دندان درد بود و بیدار ماندن و راه رفتن و دست بر دهان و آب و نمک و بریدگی زبان و امروز این چرک دهان و باز نشدن و سخت غذا خوردن و... هنوز آثار نوروز در این زمینه باقی است. شب ها دوستان را بی خواب کردن که دندانم درد می کند و راه حل ها که کنترل کنم، که مهربان باشم و من گفتم که مهربان نمی توانم بود با دندانی که جز درد برایم حاصلی نداشت.
همزاد

هیچ نظری موجود نیست: