چهارشنبه، بهمن ۲۶، ۱۳۸۴


وقتی password وبلاگ رو زدم یه حس خوبی داشتم، وقتی فکر کردم دیدم همیشه همینطوره، همیشه وارد کردن این کلمه بهم قدرت میده، هرچند که خوب نیست... ولی احساس میکنم نیروی عظیمی دارم که به شدت مهار شده...
یک نفر همیشه بهم میگه نیمه پر لیوان رو ببینم... قبول دارم که حتی توی این شرایط فعلی هم که نه برای من و نه برای بیشتر اطرافیانم نه تنها مطلوب نیست که به سختی قابل تحمله باز میشه خیلی کارها کرد... کارهایی که بارها کردیم و همچنان ادامه داره... باهم یا تک تک ولی آیا همیشه میشه نیمه پر لیوان رو دید؟؟؟!!!!!!!!!!!!

هاپو یه چیزی برات گذاشتم تو draft اگه دوست داشتی برو ببینش.

هیچ نظری موجود نیست: