یکشنبه، فروردین ۲۰، ۱۳۸۵

اي كاش!


اين اصطلاح رو زياد ميشنوم، " اي كاش! "
ميگن و ميگيم
- اي كاش ايران نفت نداشت. بدون نفت مردم آگاه تر بودند و تنبل بار نميومدن.
- اي كاش انقلاب نميشد. شاه مسير پيشرفت رو داشت پيدا ميكرد و ايران از ابرقدرتهاي بزرگ و مدرن ميشد.
- اي كاش من ايراني نبودم و در جاي ديگري از دنيا زندگي ميكردم.
- اي كاش اصلا به دنيا نميومدم.
- اي كاش................ .
و در مقابل شخصي كه از اي كاش ها حرف ميزنه، تلاش براي رسيدن به جمله اي كه به جاي حسرت گذشته، اميدي از آينده در اون باشه ناكام ميمونه. كسي كمك نميكنه كه برسيم به جمله اي كه نشون بده چه كنيم كه فردا نگوييم اي كاش ديروز............ .
و ياد اين جمله ميافتم كه:
"اي كاش آدمي وطنش را همچون بنفشه‌ها ميشد با خود ببرد هر كجا كه خواست!!!"

و چند روز پيش خبري شنيدم كه دلم گرفت:"مزار احمد شاملو براي چندمين بار تخريب شد"
و من باز هم از خود شاملو براي شاملو مينويسم،
اي كاش مي توانستم
خون رگان خود را
من
قطره
قطره
قطره
بگريم تا باورم كنند.
اي كاش مي توانستم
- يك لحظه مي توانستم اي كاش...
بر شانه‌هاي خود بنشانم
اين خلق بي شمار را،
گرد حباب خاك بگردانم
تا با دو چشم خويش ببينند كه خورشيدشان كجاست
و باورم كنند.
اي كاش
مي توانستم!
nobody

هیچ نظری موجود نیست: