شنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۶

شده است چیزی را نخواهی و باز برای همان چیزی که نمی خواهی دوندگی کنی.
شده است احساس کنی خوب نیست و باز برا یهمان چیزی که خوب نیست التماس کنی حالا مرد یا زن چه فرقی می کند.
قضیه همان قضیه بد و بدتر است. بد شاید تعریفی ندارد اما برای بدتر همیشه تعریفی هست.
همه مضطرب. خوابگاه به شبانه ها تعلق نمی گیرد. مسئول خوابگاه می گوید کجا می روید؟ می گویم مسئولین هنوز فکری نکرده اند. می گوید این یکماه را تا تکلیف روشن شود کجا می مانید؟ می گویم خیابان.
گفتم عجیب است وقتی که اینهمه اصرار بر سر ساعت 9 آمدن دختران به خوابگاه است باز خیلی راحت فکر نمی کنند یعنی این 40 تا دختر قرار است کجا بمانند.
مصلحت است گاهی حتی فکر نکردن.


همزاد

هیچ نظری موجود نیست: