یکشنبه، آبان ۰۶، ۱۳۸۶

پلمپ کتابفروشی و ....


مثل همیشه استاد تادم در آمد و تا من نرفته بودم به اتاقش برنگشت. عادت همیشگی اش بود که دانشجویش را تا دم در بدرقه کرده باشد و همین است که با وجود اینکه سه سال می شود که فارغ التحصیل شده ام باز برای دیدنش نه به دانشکده که از آنجا اخراج شد بلکه سر کارش در خیابان ایرانشهر می روم.
گفت خبرها همه بد. گفت زندگی سخت شده است و همین است که دیگر توصیه ماندن نمی کنم و اضافه کرد اگر می توانی برو.
بالاخره دامنه ماجراها به کتابفروشی ها کشیده شد و كتابفروشي هاي ويستار ، شهركتاب ونك و بدرقه جاويدان و نشر ثالث پلمپ شدند.به همه اینها باید اضافه کرد موج جدید دستگیری ها و شروع دوباره طرح ماموران تامین امنیت اجتماعی(؟)و احضار سه نفر دیگر از زنان مدافع حقوق برابر. گاهی همه چیز تلخ می شود. گاهی همه چیز چنان تلخ می شود که نمی توان بهانه ای برای شادی یافت.

گزارش تصویری پلمپ نشر ثالث


همزاد

هیچ نظری موجود نیست: