سه‌شنبه، آبان ۰۸، ۱۳۸۶

از ديروز چند بار صفحه بلاگر را باز مي كنم اما انگارنمي توانم چيزي بنويسم يا اينكه چيزي ندارم كه بنويسم،سعي مي كنم به همه جا سرك بكشم وبلاگ روزي روزگار شاهرود ررو باز مي كنم و همه مطالبش به همراه تمام كامنتها رو مي خونم وياد دوستاني كه با ديدن اسمشون خاطرات خودم كه هيچ ربطي به مطالب نداره زنده مي شه.
از ديروز كتاب رومان دل فولاد از منيرو رواني پور رو شروع به خوندن كردم ،البته 20 صفه از كتاب و امروز هم كه اصلن نتونستم بخونم،كتاب جالبي به نظر مياد.يكي از جمله هايي كه به نظرم زيبا اومده رو مي نويسم.
"حقيقت هميشه لابلاي خاطرات گم مي شود.حقيقت جوري مي تواند گم شود كه انگار اصلن نبوده است."

حنا

هیچ نظری موجود نیست: