دوشنبه، مهر ۲۲، ۱۳۸۷

اینکه واقعا گرفته است یا نه فقط صدایش گرفته است یا نه حتی فقط سرما خورده است را نمی فهمم.

شاید نیاید، این را می گوید و من فکر می کنم نبودنش همیشه به چشم می آید، نه به خاطر حرف زدنش یا خندیدن که انگار او میزبان است برای افرادی که تازه می آیند و از خودشان هنوز تصور میهمان را دارند.
میزبان که نباشد میهمانی هم بی لطف می شود و کاش اگر سرما خوردگی است زودتر رفع شود اینها را برای معصومه می گویم که نشده است اعتراض کند، نشده است خستگی اش را نشان دهد و هر بار انگار اما...


همزاد

هیچ نظری موجود نیست: