چهارشنبه، دی ۱۲، ۱۳۸۶

گفتم هیچکس گوش نمی کند.
همینجور که راه می رفتم یعنی همینجور که داشتم از خیابان رد می شدم زمین خوردم و بی نگاه به ماشین ها خودم را جمع و جور کردم.
امروز استاد همه از توتالیتاریسم گفت و انقلاب و پیامدهایش.
خوابم می آمد و به زور خودم را بیدار نگه داشتم.
وقتی آدم بی حوصله است وقتی نمی تواد جمله های مرتبط بنویسد.


همزاد

هیچ نظری موجود نیست: