دوشنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۸۹

...

خیلی نمی شناختمش؛ زیاد حرف نمی زد و دوستان دیگری داشت. فقط یکبار در کلاس سفالگری چند کلمه ای حرف زدیم و بعد بیشتر سلام و احوالپرسی و حالا که دیگر شیرین نیست. خبر دادند که دیروز به همراه چند تن دیگر ... م.آ می گفت از فرهاد و فرزاد از بند و از فرهاد و فرزاد و من به امید دیدارشان در روزی که ...اما خبردادند که به همراه شیرین و چند تن دیگر...من حکم را شنیده بودم اما باور به اجرای آن در مخیله ام نمی گنجید. همیشه شوخی بود، همیشه فقط بهانه بود والا اجرا که نمی کردند می خواستند بترسانند اما امروز خبر دادند که فرهاد و فرزاد و شیرین به همراه چند تن دیگر...من از زندگی حرف می زدم، شاعر از مرگ می گفت. من از لمس دقیقه های آزادی می گفتم شاعر از بی چرایی زیستن من می سرود، من خفه می شوم که خبر دادند فرزاد و فرهاد و شیرین به همراه چند تن دیگر اعدام شدند.
همزاد

هیچ نظری موجود نیست: