"گیرم که در باورتان به خاک نشستم
و شاخه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
با ریشه چه میکنید؟
گیرم که بر سر این بام بنشسته پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیان چه میکنید؟
گیرم که میزنید
گیرم که میبرید
گیرم که میکشید
با رویش ناگزیر جوانه چه میکنید؟"
نمیدونم شعر از کیه...!
nobody
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر