چهارشنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۴

وصله‌ي ناجور نغمه‌ي ناكوك

ايران برد، به جام جهاني راه يافت. من هم مثل همه‌ي ايراني‌ها خوش‌حالم. من هم در جشن ايراني‌ها شريكم و چون همه عرق ملي دارم و ...
اما نگاه ديگري هم هست كه ممكن است چندان خوشايند نباشد اما لذت دركش و انساني بودنش مانع از ساكت شدنم درباره‌اش مي‌شود.
در برخورد مهدوي‌كيا و بازيكن بحريني آشكار بود كه مقصر بازيكن ايراني‌ست يا فرض هم كه چنين نيست اما چه كسي از ديد اقليت بحريني به قضيه نگاه مي‌كند؟
تا اين جا شايد چندان نگران‌كننده نباشد، اما ناراحت‌كننده حرف مجري ايراني است كه مي‌گويد:''بازيكن ما فقط در مواجهه با بحريني‌ها اين برخورد را دارد'' راستي چرا همه از كنار اين توجيه زشت و ناپسند رد مي‌شوند. يادمان بيايد وقتي در كشورهاي ديگر فشار تماشاچي و زمين روي بازيكنان ماست چگونه از اين اجماع ظالمانه احساس خفه‌گي مي‌كنيم. حالا چه شده است كه يك پيروزي و طلب آن باعث شده است تا اخلاق انساني و ديدگاه آزادمنشانه را فراموش كنيم؟
بهتر نيست كه لحظه‌اي ديدگاه سوم‌شخص را اتخاذ كنيم و از منظر بيگانه به رفتارهايمان بنگريم؟

با اميد
هاپو

هیچ نظری موجود نیست: