چه گنجی زنده بماند و چه بمیرد، به عنوان یک قهرمان در تاریخ سیاسی کشورمان نامش ثبت خواهد شد؛ اما تلاش نکنیم گنجی اینگونه به یک قهرمان تبدیل شود. قهرمانی که با ظلم یک ظالم و اثبات مظلومیتاش قهرمان شود، در تاریخ کم نداشتهایم و گنجی را اینگونه نخواهیم! به راستی اگر ظالمی چون یزید وجود نمی داشت، امام سوم شیعیان به چنین جایگاهی در تاریخ اسلام دست پیدا میکرد؟
نمیدانم چرا مظلومپرستی متاع با ارزشی در کشورمان به حساب میآید! گنجی قهرمان است اما نه به دلیل ستم هایی که بر او روا داشته اند بلکه به خاطر کشف حقیقت و شجاعتی است که در افشای قتل روشنفکران دهه 60 به خرج دادهاست. گنجی قهرمان است چون او اولین کسی است که به طور جدی به مساله جمهوری خواهی در ایران پرداخته است و هزینه سنگین "مانیفست جمهوری خواهی" اش را به جان خریده است. گنجی قهرمان است چون نماد شجاعتی است که سالهاست در محافظه کاری ایرانیان نقطه روشنی به حساب میآید.
اما باز هم از قهرمان شدن گنجی میترسم! در سرزمینی که نویسندهای به خاطر نوشتن مقاله های انتقادی اش قهرمان شده باشد، زیستن توام با نکبت است، چرا؟ داستان گنجی به ما شناخت می دهد. شناخت افراد جامعه منهای او. شناخت انفعالی که گنجی را قهرمان میسازد. شناخت من و شناخت انفعال من.
از قهرمان شدن گنجی میترسم.
یله
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر