گنجي اسطوره نيست. او واسلاو هاول يا نيست. او يك روشنفكر زندانيست كه در جامعهاي كه ادعاي دموكراسي دارد حق اقليت بودن خودش را، حق انديشيدن خودش را ميطلبد.
گنجي را از سالهاي 77 و 78 ميشناسم. آن روزها كه من از اصحاب مصباحيزدي بودم و كيهان ميخواندم راه نوي گنجي آنقدر متين، روشنفكرانه، منطقي و موثر بود كه مرا كه كيهاني بودم واميداشت تا هر هفته اين نشريه را بخرم و مقالات كديور، مصاحبههاي گنجي، نوشتههاي روشنفكران سكولار و ... را بخوانم و كيست كه انكار كند نقش بذر شكي را كه گنجي در انديشهي من كاشت.
از گذشتهي گذشتهاش چيزي دقيق نميدانم، تنها شنيدهام در سپاه بوده است و در اطلاعات بوده است و ...، گرچه معتقد به فراموشي نيستم و به اصل مجازات پايبندم اما سخنم به همهي آنها كه به اين مسائل متوسل ميشوند آن است: روشنفكر چون انسان است خطا ميكند و البته اشتباه او خطرات بيشتري از ديگران دارند و مستوجب عقاب سنگينتري است، از طرفي روشنفكر بر حساسترين آوردگاه انديشيدن ايستاده است و حضورش در حوزهي عمومي و ضرورت انتخاب ناچارش ميكند كه از انفعال تن باز دارد و همواره تصميمهاي سخت بگيرد. مگر سارتر،آندره ژيد، آلبركامو، جلالآلاحمد عضو حزب كمونيست نبودند در زماني كه استالين در شوروي هشت ميليون را ميكشت، مگر مصدق از كساني نبود كه در سركار آمدن رضاخان نقش داشت و مگر... مهم اين است كه انسان شجاعانه به خطاي خودش اعتراف كند و در صورت لزوم مكافات اشتباهش را قبول كند.
امثال گنجي و باقي روشنفكراني هستند كه آگاهانه به عمل سياسي ميپردازند و برخلاف باطبي و امثال ايشان( كه در جاي خود محترمند) همواره روشهاي خود را مورد بازنگري و اصلاح قرار ميدهند.
روشنفكران زيادي به گنجي و راديكاليسم او نقد دارند، از اين جملهاند مراد فرهادپور، مسعود بهنود و بابكاحمدي. اساسا گنجي پيش از آنكه روشنفكري تئوريسين باشد يك روشنفكر روزنامهنگار است. اما همهي اينها باعث نميشود كه از آزادي انديشهي او دفاع نكنيم. امروز روشنفكري ما نه تنها براي زنده ماندن گنجي كه براي زنده ماندن فضاي نقد هم شده بايد از سكوت بپرهيزد و با فراموش كردن بحثهاي جانبي به اين موضوع بپپردازد. گنجي نميخورد تا ما فرياد بزنيم و صداي درد را از فقدان آزادي به گوش همه برسانيم. روا نيست كه در شرايطي اينهمه دشوار به مسائل درجه دو بپردازيم چرا كه حل همان مسائل و امكان مطرح شدنشان به نتيجهي اعتصاب گنجي و واكنش ما بستگي دارد.
با اميد
هاپو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر