یکشنبه، مهر ۱۸، ۱۳۸۹

دوست

گفت یکی دو روز اول سخت است بعد عادت می کنیم. عادت می کنم، عادت می کنی، عادت می کنیم.
اینکه عادت می کنیم اما خوب است یا بد؟
همینجور که چت می کردیم گفت همزاد فکر نکن عادت می کنی. گفتم مسئله اینجاست که نمی خواهم عادت کنم.
عادت کردن خوب است یا بد، به مرد می گویم دوستی می گوید زمان همه چیز را حل می کند. گفت شاید به واسطه فراموشی است، گفتم شاید هم وقتی از ماجرا دور شوی با دیدی جامع تر می توانی حوادث را مرور کنی.
در اتاق انتظار جلسه که هستیم مرد از خودش حرف می زند، مشخص است که دوست دارد زندگی اش را تعریف کند. خوشحال می شوم شاید و شاید آنقدر بی تفاوت که گوش کنم که حرف می زند و حرف می زند از روابطش و محدوده ی آنها و...
چه خوب است که دوستی باشد که هر روز سر کار بتوانی با اوحرف بزنی و او مدام بگوید که نگران نباش. که دلداریت دهد..ممنون از بودنت ع پ

۱ نظر:

م.آ. گفت...

نمی دونم. هنوز که عادت نکردم. حالم بده. همه ش فکر می کنم. از بی تفاوتی بقیه بیشتر ناراحت می شم. و از بی حالی خودم. ولش کن. دلم می سوزه.